ساختمانهایی که با توجه به ضوابط و مقررات شهرداری در بافت و بدنه شهری شکل می گیرند ، چالشها و محدودیتهای مختلفی برای نماسازی ساختمان در ایران دارند. با توجه به این محدودیت ها و قوانین ، اکثر نمای ساختمان ها به طور معمول نمای مشابهی دارند و نقشه های خاصی دارند که از هرگونه خلاقیت ، پویایی و کیفیت فضایی در داخل و خارج از پروژه جلوگیری می کند ، و همچنین ارتباط بین فضای داخلی و خارجی ساختمان ایجاد نشده است با در نظر گرفتن این قوانین ، ایجاد یک پروژه قابل قبول کیفیت بیولوژیکی در این زمینه نیاز به تغییر نگرش نسبت به معیارهای شهرداری دارد. قوانین و محدودیت های ذکر شده با توجه به شهر و همچنین کاربری ساختمان قابل تغییر است. ساختمانهای مسکونی ، رسمی و تجاری قوانین مختلفی دارند. اما اگر می خواهیم کیفیت خلاقیت را با جزئیات جستجو و بررسی کنیم ، باید یکی از این موارد را مورد استفاده قرار دهیم که باز هم به دلیل این محدودیت ها هیچ تنوعی ندارد.
در نقشه های اجرایی هر پروژه می بایست جزییات نماسازی ساختمان از قبیل رنگ بافت و شکل نماسازی مشخص گردد و همچنین در صفحه اخر پروانه ساختمانی تصویر آن الصاق می گردد. نماسازی ساختمان می بایست با توجه به مسایل اقتصادی و اقلیمی و نوع کاربری ساختمان و همخوانی با محیط اطرافش انجام گردد
طراحی نما ساختمان بسیار مهم است زیرا در زمان وارد شدن به ساختمان اولین چیزی که چشم آدمی را به خود جلب می کند نمای ساختمان است و نمای ساختمان تاثیر بسزایی در تلقی و برداشت اشخاص از کیفیت و نوع ساخت پروژه شما دارد.
در دنیای مدرن امروز طراحی نمای خاص و منحصر به فرد یکی از اولویت های بسیاری از کارفرمایان است و بسیاری از ما فکر می کنیم لزوم داشتن یک نمای صرفا زیبا کافیست اما لازم است در کنار یک طراحی زیبا به فاکتورهای مهم دیگر نیز توجه داشته باشیم. در ادامه به معرفی پنج عدد از مهم ترین نکات این موضوع میپردازیم.
یکی از مهمترین موضوعاتی که با سروکار داریم سطح مالی کارفرما و توان مالی او برای راه اندازی این پروژه است که یک مهندس معمار قبل از طراحی می بایست به آن توجه کند. مثلا فرض کنید شما زیبا ترین و اصولی ترین نمای ساختمان را بدون در نظر گرفتن بودجه کارفرما برای اجرا طراحی کرده اید، آیا پروژه شما با توان مالی کارفرما رنگ و بوی اجرایی می گیرد؟! قطعا پاسخ به این سوال منفی است .
یکی از زشتی هایی که در معماری بسیاری از شهر های ایران شاهد هستیم بحث عدم توجه به بافت منطقه در طراحی نمای ساختمان ها میباشد. در بسیاری از موارد شاهد همسایگی یک ساختمان آجری یا کلنگی در کنار یک ساختمان سنگی و… هستیم که هیچ گونه همگونی و وجه تشابهی با یکدیگر ندارند. یکی از شهرهای موفق در زمینه توجه به بافت منطقه در ایران شهر کاشان است که از آجرِ نما بیشتر در طراحی نمای ساختمان استفاده می کنند.
طراحی نورپردازی مناسب در شب برای ساختمان های تجاری و خدماتی به مراتب از اهمیت بالاتری به نسبت نمای ساختمان های مسکونی برخوردار است. به عنوان مثال در طراحی نمای هتل بحث توجه به نورپردازی از اهمیت بالاتری به نسبت یک آپارتمان مسکونی دارد، چرا که بحث ارائه خدمات در تمام ساعت برای یک هتل وجود دارد و یکی از نکات مهم در نورپردازی عدم استفاده از نورپردازی های غیر متعارف است. باید توجه داشته باشیم که طراحی نوپردازی نباید موجب خیرگی چشم و حواس پرتی عابرین شود .
قبل از طراحی نمای ساختمان حتما از کاربری ساختمان اطلاع پیدا کنید چون بسیار مهم است که ساختمان تجاری ، اداری و یا مسکونی است. اگر کاربری مسکونی دارد ریز فضاهای مختلف در چه چیدمانی طراحی شده اند یا به طور کلی نمای ساختمان به نحوی طراحی شود که با یک نگاه کاربری آن ساختمان حدس زده شود. هنگامی که کاربری را در طراحی در نظر بگیرید قطعا استفاده از متریال نیز دست خوش تغییر پیدا می کند .
نمای یک ساختمان پوسته بصری یک ساختمان است و ماندگاری و طول عمر آن بسیار مهم است. بسیاری از ساختمان ها را دیده ایم که اسکلت قابل قبول و خوبی داشته اند اما در اجرای نما از مصالح درجه ۳ و پایین تر، فقط به خاطر کم کردن هزینه استفاده کرده اند. این ساختمان ها در آینده در بحث فروش نیز دچار مشکلات عدیده ای میشوند. چراکه بسیاری از خریداران کیفیت یک ساختمان را بر اساس پوسته آن ساختمان می سنجند و عدم استفاده از مصالح مرغوب در نما را نشانه بی کیفیتی کل ساختمان می دانند. پیشنهاد ما استفاده از مصالح با کیفیت در طراحی نمای ساختمان و اجرای صحیح آن است
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا میکند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بستهتر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید بهدنبال خلق یک کلیت هماهنگ بهوسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقفها، سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجرهها همواره با دیگر عناصر دیوار، سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمانهای چند طبقه، نظم کاملی به چشم میخورد. اما گاه بهعلت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده میشود و این نظم آهنگ خود را از دست میدهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوانها، درها و بهطور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر میکند. طراح میتواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج میتواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بهدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان میکند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی بهکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال میکنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابانها ومعابر میافتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد میتوانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که میتوان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن بهدلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودیها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده میکنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی میماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، بهنحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون میسازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنهای امکان پذیر میشود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار میگیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را بهطور مستقیم میبینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمانهایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، بهدلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی میشوند. همین موضوع موجب میشود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراسها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم میآورند. بالکنها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور بهراحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوستهای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمیتواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همانطور که عنوان شد نمای ساختمانها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما بهدلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.